English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (8898 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He has influential contacts everywhere. U همه جا دست دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
acoustic U فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
acoustic U تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
acoustic U تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
minimum U سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
field U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
deposit U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposits U لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
round U هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
roundest U هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
blue chip U ژتون ابی رنگ که ارزش زیادی دارد
blue-chip U ژتون ابی رنگ که ارزش زیادی دارد
class U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classed U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classes U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classing U در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
fully U تخته مدار که همه قط عات را در یک محل دارد
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
home U که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
homes U که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
direct objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
object U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objected U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objecting U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
reader U هر دستگاهی که قابلیت رونویسی از یک وسیله ورودی را دارد
readers U هر دستگاهی که قابلیت رونویسی از یک وسیله ورودی را دارد
parity U نشانگری که نشان میدهد آیا داده بررسی پذیرش شده است یا نه یا اینکه داده پیرستی زوج یا فرد دارد
service U شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced U شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
compound U وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compounded U وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compounds U وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
list U لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
cassette U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
handler U یک فایل یا تسهیلات وقفه را بعهده دارد دستگذار
handlers U یک فایل یا تسهیلات وقفه را بعهده دارد دستگذار
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
manager U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
job U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
jobs U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
orphan U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
average U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaged U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
desktop U آنچه در بالا میز قرار دارد
logic U مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
toggle U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
toggles U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
notation U سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
notations U سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
interlock U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocked U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
fail U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
colour U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colours U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
scanner U وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carriers U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
float U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floated U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
circuit U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
backwards U جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
attention U سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
attentions U سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
connect U مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود
connects U مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
Other Matches
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
he has worms U دارد
are there any remarks? U دارد
chains U دارد.
there is a time for everything U دارد
hast U او دارد
he is ill with fever U تب دارد
has U دارد
chain U دارد.
he has a rage for money U دارد
heavy fighting is in progress U دارد
it depends [on] U بستگی دارد [به]
figure on <idiom> U بستگی دارد به
Windows GDI U بیتی دارد
viruses U وجود دارد
there is a rumour that U شهرت دارد که
it has sides U سه پهلو دارد
But one leg to the fowl. <proverb> U مرغ یک پا دارد .
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
walls have ears U گوش دارد
what matter? U چه اهمیت دارد
what the odds U چه اهمیت دارد
There is a knack in it . U یک فنی دارد
what hurt is there in that U چه زیانی دارد
He has a day off. U او مرخصی دارد.
it is usual with him U عادت دارد
it is sufficiently stamped U کسرتمبر دارد
not a patch on U چه دخلی دارد
the reason is two fold U دودلیل دارد
I owe him a dept of gratitude. U حق بگردنم دارد
he is fifty U تمام دارد
our library is well stocked U خوبی دارد
he has an a. to grind U مقصود دارد
he is 0 years old U او ده سال دارد
he has an axe to grind U غرض دارد
he has a spite against me U بامن لج دارد
god is U خداوجود دارد
he has a maggot in his head U وسواس دارد
the reason is manifold U چنددلیل دارد
Buttonhole U کتی که در دو طرف دکمه دارد
he speaks to the purpose U قصدی دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
multungulate U که بیش از دو سم دارد
he tops .0 metres U یک مترونیم قد دارد
the probability is U احتمال دارد
virus U وجود دارد
the switch is on U برق جریان دارد
the cat has nine lives U سگ هفت جان دارد
rubrician U کتاب نماز دارد
How long is the ticket valid? U بلیت تا کی اعتبار دارد؟
battery U که یک باتری پشتیبان دارد
batteries U که یک باتری پشتیبان دارد
tea is preferable to water U چایی بر اب ترجیح دارد
the party is led by him U او بر ان حزب ریاست دارد
that bridge has openings U ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent U ان واژه کم کم دارد مهجور
the work is in full swing U کاربخوبی جریان دارد
biased U آنچه اریب دارد
there removred revolution U شورشی که شهرت دارد
to bring grist to the mill U نان دراب دارد
lengths U خط با طول جر حرف دارد
He is distantly related to us . U نسبت دوری با ما دارد
backs U که یک باتری پشتیبان دارد
There is always a right way of doing everything. U هرکاری راهی دارد
She has engaging manners . U رفتار گیرایی دارد
back U که یک باتری پشتیبان دارد
My hair is falling. U موهایم دارد می ریزد
Somebody is beating at (upon)the door. U یک کسی دارد در می زند
He writes well . he wields a formidable pen . U قلم خوبی دارد
She has a lovely ( nice ) voice. U صدای قشنگه دارد
With his foul temper. U با اخلاق سگه که دارد
She has a subtle charm. U جذابیت ظریفی دارد
There is only one condition attached to it . U فقط یک شرط دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . U فشار خون دارد
She has a lovely (nice) voice. U صدای قشنگه دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . U خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
He takes my advice. He listens to me. U از من حرف شنوایی دارد
length U خط با طول جر حرف دارد
well and good U باشد چه ضرر دارد
She has got regular teeth . U دندانهای منظمی دارد
what does it meant U یعنی چه چه معنی دارد
There are two sides to every question . <proverb> U هر مساله ای دو جنبه دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> U هر کار لمى دارد .
Every flow must have its ebb. <proverb> U هر فرازى نشیبى دارد.
what is that to you U به شما جه دخلی دارد
what is wrong with that? U مگراین چه عیبی دارد
significance U معنای مخصوص دارد
basses U کسی که صدای بم دارد
bass U کسی که صدای بم دارد
She has a soft voice U صدای نرمی دارد
Does it matter if I dont come ? U اشکالی دارد اگرنیایم ؟
(not to be) sneezed at <idiom> U ارزش داشتن را دارد
The kettel is boiling. U قوری دارد می جوشد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
it stand well with him U بامن نظرمساعدی دارد
She has a delightfully mellow voice . U صدای گرمی دارد
double decker U هرچیزیکه دو لایه دارد
he must needs go U بیخوداصرار دارد برفتن
he keeps my a U حساب مراونگه می دارد
he is rightly named U اسم بامسمائی دارد
he is in the know U اطلاع ویژه دارد
he is in a hurry to go U عجله دارد برفتن
he is f. of money U پول فراوان دارد
it speaks well for him U بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully U اینکارتوجه لازم دارد
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
in all like U احتمال کلی دارد
delectus U برای ترجمه دارد
it askes for attention U توجه لازم دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it is of frequent U خیلی مورد دارد
it is particularly difficult U یک اشکال بخصوصی دارد
it is particularly difficult U یک دشواری ویژه دارد
it is very important U بسیار اهمیت دارد
it is worth 0 rials U ده ریال ارزش دارد
bigamist U زنی که دوشوهر دارد
he has a loose tongue U دهان لقی دارد
he has Roman nose U او بینی عقابی دارد
he bears out his name U اسم بامسمایی دارد
he has much merit U بسیار شایستگی دارد
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
and there an end. U و پایان وجود دارد.
bigamists U زنی که دوشوهر دارد
likelihood U احتمال کلی دارد
he insists on going U اصرار دارد برفتن
One could be taken up on ones offer. U تعارف آمد نیامد دارد
It lookes like rain. U هوا خیال باریدن دارد
The child is going to go to bed. U بچه دارد می رود بخواب
dichord U سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
Our food supply is getting low. U ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
He has a good permanent job. U شغل ثابت خوبی دارد
He takes ( heels) much interest in politics. U به سیاست خیلی علاقه دارد
He has a glib(persuasive)tongue. U زبان چرب ونرمی دارد
dare he go? U ایا جرات دارد برود
interne U یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
There is a mountain of difficulties . U کوهی از مشکلات وجود دارد
profiteers U فردیکه انتظار سودزیاد دارد
Blood circulates in the body. U خون در بدن جریان دارد
he has a fine p in the town U اوخانه خوبی در شهر دارد
requests U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
he is rather i. than sick U بهم خوردگی یاساکت دارد
He has a ready pen. U قلم شیوا وروانی دارد
requested U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
chaplains U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplain U کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
ex-directory U شخصی که چنین شمارهای را دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. U شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
She is stuffy and conceited. U دماغش باد دارد ( پر افاده )
double breasted U کتی که در دو طرف دکمه دارد
He must have a hand in it. U حتما" دراینکار دست دارد
he has a spite against me U بامن کینه یاعداوت دارد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
request U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
requesting U چیزی که کسی تقاضایش را دارد
It all depends on how things develop. U بستگی دارد چه پیش بیاید
faulted U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
ox frame U قابی که گوشههای چلیپایی دارد
NVRAM U ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
the cow parts the hoofs U گاو سمهای شکافته دارد
the odds are that he will doit U احتمال دارد که انکار را بکند
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
faults U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
mistress of cooking U زنی که در اشپزی دست دارد
mission critical U که شرکت شما به آن بستگی دارد
he is an influence in politics U فلانی نفوذ سیاسی دارد
the battle still rages U جنگ هنوز شدت دارد
pavonazzo U مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
fault U فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
puntist U راننده کرجی نام دارد
quarter binding U جلدی که تنهاته ان چرم دارد
gig U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigs U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
sexagenarian U کسی که از 06 تا96 سال دارد
stentor U شخصی که صدای بلندی دارد
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
tea has an adour p to itself U چای بوی ویژهای دارد
accessor U شخصی که به داده دسترسی دارد
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
timber toe U کسی که پای چوبین دارد
administrator U تنظیم و نگهداری شبکه دارد
irregular polygon U شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
cornet a pistons U یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
corvette U رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
crapaudiue door U دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
He is bound to come. U احتمال زیادی دارد که بیاید
She is too damned fussy U خیلی ادا واطوار دارد
It is going from bad to worse . U وضع دارد بد ترهم می شود
My hair is growing. U موهایم دارد بلند می شود
administrators U تنظیم و نگهداری شبکه دارد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1incentive
1چیزی که عوض داره گله نداره
1popsicle
1time is prceious it has great
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com